قلب |
علوم طبیعت > علوم پزشکی (طب)
> پزشکی |
(cached) |
|
قلب یک تلمبه عضلانی است که در سینه
قرار دارد و بطور مداوم در حال کار کردن و تلمبه زدن است. قلب بطور شبانه روزی خون
را به سرتاسر بدن تلمبه میکند. در حدود 100000 بار در روز قلب ضربان میزند.
برای اینکه قلب بتواند این کار سنگین را انجام دهد نیاز دارد که توسط شریانهای
کرونری ، به عضله خودش هم خونرسانی مناسبی صورت پذیرد. |
آناتومی قلب
این عضو مخروطی شکل بصورت کیسهای
عضلانی تقریبا در وسط فضای قفسه سینه (کمی متمایل به جلو و طرف چپ) ابتدا در دل
اسفنج متراکم و وسیعی مملو از هوا یعنی ریهها پنهان شده و سپس
توسط یک قفس استخوانی بسیار سخت اما قابل انعطاف مورد محافظت قرار گرفته است.
ابعاد قلب در یک فرد بزرگسال حدود 6x9x12 سانتیمتر
و وزن آن در آقایان حدود 300 و در خانمها حدود 250 گرم (یعنی حدود 0.4 درصد وزن کل
بدن) میباشد.
قلب توسط یک دیواره عضلانی عمودی به دو نیمه راست و چپ
تقسیم میشود. نیمه راست مربوط به خون سیاهرگی و نیمه
چپ مربوط به خون سرخرگی است. هر یک از دو نیمه راست و چپ نیز مجددا بوسیله یک تیغه
عضلانی افقی نازکتر به دو حفره فرعی تقسیم میشوند. حفره های بالایی که کوچکتر و
نازکتر هستند بنام دهلیز موسوم بوده و دریافت کننده خون میباشند. حفرههای پایینی
که بزرگتر و ضخیمترند بطن های قلبی هستند و خون دریافتی را به سایر اعضاء بدن پمپ
میکنند. پس قلب متشکل از چهار حفره است: دو حفره کوچک در بالا (دهلیزهای راست و
چپ ) و دو حفره بزرگ در پایین (بطنهای راست و چپ).
|
شریانهای کرونری
شریانهای کرونری از آئورت بیرون میآیند.
آئورت ، شریان یا سرخرگ اصلی بدن میباشد که از بطن چپ ، خون را خارج میسازند.
شریانهای کرونری از ابتدای آئورت منشا گرفته و بنابراین اولین شریانهایی هستند که
خون حاوی اکسیژن زیاد را دریافت میدارند.
دو شریان کرونری (چپ وراست ) نسبتا کوچک بوده و هر کدام فقط 3 یا 4 میلیمتر قطر
دارند.
این شریانهای کرونری از روی سطح قلب عبور کرده و در پشت
قلب به یکدیگر متصل میشوند و تقریبا یک مسیر دایرهای را ایجاد میکنند. وقتی
چنین الگویی از رگهای خونی قلب توسط پزشکان قدیم دیده شد، آنها فکر کردند که این
شبیه تاج میباشد به همین دلیل کلمه لاتین شریانهای کرونری (Coronary
یعنی تاج) را به آنها دادند که امروزه نیز از این کلمه
استفاده میشود. از آنجایی که شریانهای کرونری قلب از اهمیت زیادی برخوردار هستند،
پزشکان تمام شاخهها و تغییراتی که میتواند در افراد مختلف داشته باشد را شناسایی
کردهاند. شریانهای کرونری چپ دارای دو شاخه اصلی میباشد که به آنها اصطلاحا نزولی
قدامی و شریان سیرکومفلکس یا چرخشی میگویند و این شریانها نیز به نوبه
خود به شاخههای دیگری تقسیم میشوند.
این شریانها ، باعث خونرسانی به قسمت بیشتر عضله بطن چپ
میشوند. بطن چپ دارای عضلات بیشتری نسبت به بطن راست میباشد زیرا وظیفه آن ،
تلمبه کردن خون به تمام قسمتهای بدن است. شریانهای کرونری راست ، معمولا کوچکتر
بوده و قسمت زیرین قلب و بطن راست را خونرسانی میکند . وظیفه بطن راست تلمبه کردن
خون به ریهها میباشد. شریانهای
کرونری دارای ساختمانی مشابه تمام شریانهای بدن هستند اما فقط در یک چیز با آنها
تفاوت دارند که فقط در زمان بین ضربانهای قلب که قلب در حالت ریلکس و استراحت قرار
دارد، خون دراین شریانها جریان مییابد.
وقتی عضله قلب منقبض میشود، فشار آن به قدری زیاد میشود
که اجازه عبور خون به عضله قلب را نمیدهد، به همین دلیل قلب دارای شبکه موثری از
رگهای باریک خونی است که تمام نیازهای غذایی و اکسیژن رسانی آن را به خوبی برآورده
میکند. در بیماران کرونری قلب ، شریانهای کرونری تنگ و باریک میشوند و عضلات قلب
از رسیدن خون و اکسیژن به اندازه کافی محروم میگردند. (مانند هنگامی که که یک
لوله آب به دلایل مختلفی تنگ شود و نتواند به خوبی آبرسانی کند).
در این صورت ، در حالت استراحت ممکن است اشکالی برای فرد
ایجاد نشود ،, اما وقتی که قلب مجبور باشد کار بیشتری
انجام دهد و مثلا شخص بخواهد چند پله را بالا برود، شریانهای کرونری نمیتوانند بر
اساس نیاز اکسیژن این عضلات ، به آنها خون و اکسیژن برسانند و در نتیجه شخص در
هنگام بالا رفتن از پلهها دچار درد سینه و آنژین قلبی میگردد. در چنین
مواقعی اگر فرد کمی استراحت کند، درد معمولا از بین خواهد رفت. اگر یک شریان
کرونری به علت مسدود شدن آن توسط یک لخته خون ، به طور کامل جلوی خونرسانیاش
گرفته شود، قسمتی از عضله قلب که دیگر خون به آن نمیرسد، خواهد مرد و این یعنی سکته
قلبی.
مباحث مرتبط با عنوان
قلب
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
|
این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و
درستی بهتر کنید،
سپس این الگو را از بالای مقاله بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد. |
|
برای اثباتپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است
یا منابع ارائهشده بهدرستی ارجاع داده نشدهاند. |
برای دیگر کاربردها، دل (ابهامزدایی) را ببینید.
برای دیگر کاربردها، قلب (ابهامزدایی) را ببینید.
تصویر سه بعدی
ضربان قلب تهیه شده توسط روش اکوکاردیوگرافی
قلب یا دل
یک اندام ماهیچهای است که مسئول
تلمبه زدن خون به شریانها بوسیلهٔ حرکات ضرباندار است .
قلب انسان به
طور میانگین نزدیک به صدهزار بار در روز میتپد. قلب انسان در قفسه سینه قرار دارد و
همیشه در حال کار کردن است. برای اینکه قلب بتواند این کار سنگین را انجام دهد،
نیاز است که توسط سرخرگهای تاجی (کرونری)، به
ماهیچه خودش نیز خونرسانی مناسبی صورت پذیرد.
کالبدشناسی قلب
[ویرایش]
۱. دهلیز راست
۲. دهلیز چپ ۳. بزرگسیاهرگ زبَرین ۴. آئورت ۵. سرخرگ ششی ۶. سیاهرگ ششی ۷. دریچه
میترال (دولختی) ۸. دریچه آئورتی ۹. بطن چپ ۱۰. بطن راست ۱۱. بزرگسیاهرگ زیرین
۱۲. دریچه سهلتی ۱۳. دریچه ششی
این عضو مخروطیشکل
بصورت کیسهای عضلانی تقریباً در وسط فضای قفسه سینه (کمی متمایل به جلو و طرف چپ)
ابتدا در دل اسفنج متراکم و وسیعی مملو از هوا یعنی ریهها پنهان شده و سپس توسط
یک قفس استخوانی بسیار سخت اما قابل انعطاف مورد محافظت قرار گرفتهاست. ابعاد قلب
در یک فرد بزرگسال حدود ۶x9x۱۲ سانتیمتر و وزن آن در آقایان حدود ۳۰۰ و در خانمها حدود ۲۵۰ گرم
(یعنی حدود ۰٫۴ درصد وزن کل بدن) میباشد.[نیازمند منبع]
قلب در مدیاسیتینوم میانی ، پشت استخوان جناغ سینه و غضروفهای دنده های سوم تا
ششم در سمت چپ قفسه سینه قرار دارد. دو پمپ جداگانه است : یك قلب راست كه خون
را به داخل ریه ها تلمبه می زند و یك قلب چپ كه خون را در اندامهای محیطی تلمبه می
زند. هر یك از این دو قلب جداگانه به نوبه خود یك پمپ دومحفظه ای ضربان دار متشكل
از یك دهلیز و یك بطن است . دهلیزها حفراتی با فشار كم وگنجایش
بالا هستند كه وظیفه اصلی آنها ذخیره خون در هنگام انقباض عضله بطنی ( سیستول ) می باشد.
انقباض دهلیزها مقداری خون اضافی را به داخل بطنها می راند، اما حدود 70 درصد پر
شدن بطنهاغیرفعال در هنگام استراحت بطنی ( دیاستول ) انجام می شود . دهلیزها به
وسیله یك دیواره بین دهلیزی نازك از هم جدا شده اند بطن ها حفراتی با فشار بالاتر
هستند كه وظیفه پمپاژ خون به ریه و تمام بافت های محیطی را به عهده دارند . چون
فشار ایجاد شده در بطن چپ بسیار بالا تر از فشار بطن راست است، لذا میوكارد بطن چپ نسبت به میوكارد بطن راست بسیار ضخیم تر است. بطن
ها به وسیله یك دیواره بین بطنی از هم جدا میشوند. این دیواره در قسمت بالا به
صورت غشاء و در قسمت میانی و پایین به صورت یك دیواره عضلانی است . دهلیزها و بطن
ها توسط دریچه های دهلیزی بطنی از هم جدا می
شوند. دریچه ای كه دهلیز چپ را از بطن چپ جدا می كند موسوم به دریچه میترال ( دولتی ) و
دریچه ای كه دهلیز راست را از بطن راست جدا می كند دریچه تریكوسپید ( سه لتی ) نام دارد . این دریچه ها از جریان معكوس خون از
بطنها به داخل دهلیزها در جریان سیستول جلوگیری می كنند
. قسمت بطنی این دریچه ها به وسیله طناب های و تری به نام عضلات پا پیلری بطن خود وصل می شوند . هنگامی كه دیواره های بطن منقبض می
شوند عضلات پا پیلر نیز منقبض می شوند اما بر خلاف آ نچه ممكن است تصور شود كمكی
به بسته شدن دریچه ها نمی كنند، بلكه لتهای دریچه را به سوی داخل بطن ها می كشند
تا از برآمده شدن بیش از حد آنها در جریان انقباض بطن به داخل دهلیزها جلوگیری
كنند. دریچه های نیمه هلالی ، بطن
ها را از ]]مجاری شریانی]] جدا كرده و شامل دریچه آئورت ( بین بطن چپ و
شریان آئورت ) و دریچه پولمونر ( بین بطن راست و شریان پولمونر ) هستند . دریچه های نیمه
هلالی به طناب های وتری وصل نیستند و فشار زیاد در شریانها در پایان سیستول موجب
بسته شدن بسیار سریع و محكم آنها می شود در حالیكه دریچه های دهلیزی بطنی بسیار
نرم بسته می شوند . قلب توسط پرده دو لایه و نازك پریكارد از بقیه احشا داخل سینه
مجزا می شود . لایه احشایی پریكارد موسوم به اپی كارد از لایه جداری آن به وسیله
فضای پریكاردی جدا می شود . كیسه پریكارد به طور طبیعی محتوی 5 تا 30 میلی متر
مایع شفافی است كه قلب را لغزنده می سازد و به آن امكان می دهد تا با حداقل اصطكاك
منقبض شود[۱]
قلب توسط یک
دیواره عضلانی به دو نیمه راست و چپ تقسیم میشود. نیمه راست مربوط به خون سیاهرگی
و نیمه چپ مربوط به خون سرخرگی است. هر یک از دو نیمه راست و چپ نیز مجدداً بهوسیله
یک تیغه عضلانی افقی نازکتر به دو حفره فرعی تقسیم میشوند. حفرههای بالایی که
کوچکتر و نازکتر هستند بنام دهلیز موسوم بوده و دریافت کننده خون میباشند. حفرههای
پایینی که بزرگتر و ضخیمترند بطنهای قلبی هستند و خون دریافتی را به سایر اعضاء
بدن پمپ میکنند. پس قلب متشکل از چهار حفرهاست: دو حفره کوچک در بالا (دهلیزهای
راست و چپ) و دو حفره بزرگ در پایین (بطنهای راست و چپ). رگهای تاجی یا همان رگهای
کرونری رگهای تغذیه کنندهٔ ماهیچهٔ قلب هستند که سراسر و دور تا دور ماهیچه را در
بر میگیرند و از جملهٔ رگهای بسیار مهم و حیاتی بدن انسان هستند زیرا در صورت
گرفتگی این رگها بلافاصله سکتهٔ قلبی رخ داده که میتواند باعث مرگ یا عوارض
زیادی بشود. عوامل گرفتگی رگهای کرونری: ۱)چاقی ۲)مصرف دخانیات ۳)کم تحرکی ۴)
کلسترول خون بالا
فیزیولوژی عضله
قلبی [ویرایش]
قلب از سه نوع
عمده عضله قلبی تشكیل شده است :
سیستم هدایتی
قلب در واقع ایمپالسهای الكتریكی را تولید و هدایت می كند. این فیبرها به دلیل
محتوی كم فیبریل های انقباضی به طور ضعیف منقبض می شوند. انواع دهلیزی و بطنی عضله
قلبی به همان روش عضله اسكلتی منقبض می شوند به استثنای این كه مدت انقباض بسیار
طولانی تر است . [۲]
مرحله اول-
استراحت عمومی قلب به مدت ۰/۴ ثانیه [ویرایش]
در این مرحله
بطون و دهلیزها در حال استراحت
اند. خون تیره به وسیله سیاهرگهای بزرگ زیرین، به
دهلیز راست می ریزد. این خون به خاطر وزنش، از طریق دریچههای لختی - که به هنگام پایان موج T سیکل قلبی پیشین باز شده اند- وارد بطون میشود و آنها را تا حدی
پر میکند. اما برای اینکه خون دهلیزها به طور کامل وارد بطون بشود، دهلیزها باید
منقبض شوند. لازم به ذکر است هر ماهیچهای در قلب که بخواهد منقبض شود یا استراحت
کند، ابتدا باید موج انقباض یا استراحتش در تمام نقاط آن ماهیچه منتشر شود. پس
برای انقباض دهلیزها، ابتدا باید پیام انقباض در سراسر آنها منتشر بشود. این کار
توسط بافت گرهی دهلیز انجام میشود. در بین دو دهلیز این تنها دهلیز راست است که
دارای بافت گرهی است، از سویی کانون زایش انقباضات قلب نیز که همان گره پیش آهنگ میباشد در دیواره پشتی دهلیز راست و در زیر منفذ بزرگ سیاهرگ زبرین قرار دارد. پس برای انقباض ابتدا گره
پیش آهنگ به صورت ریتم خودبه خودی تحریک میشود و این پیام انقباض را از طریق ۳
رشته گرهی دهلیز راست به گره دهلیزی بطنی که در حد فاصل بین دیواره دهلیزها و بطون و کمی متمایل
به دهلیز راست قرار دارد هدایت میکند. طی حرکت پیام از پیشاهنگ به دهلیزی-
بطنی، میونهای میوکارد قلب که در مسیر انتقال این پیام قرار دارند، منقبض شده و
این انقباض از میونی به میون دیگر در دهلیز راست انتشار مییابد و نهایتا از طریق
میونهای دهلیز راست به میونهای دهلیز چپ نیز منتشر شده و کل دهلیز هارا فرا میگیرد.
البته این پیام نمیتواند از طریق میونهای دهلیزها به میونهای بطون منتقل شود، چون
در دیواره بین بطون و دهلیزها بافت پیوندی رشتهای عایقی قرار دارد که باعث میشود
انتقال پیام از دهلیزها به بطون تنها از طریق بافت گرهی که از وسط این عایق رد
میشود صورت گیرد. اگر این بافت عایق نبود، دهلیزها و بطون هم زمان به هم منقبض
میشدند و کارایی قلب بسیار پایین می آمد؛ چون در این حالت پس از پمپاژ مقدار کمی
خون به بطون، آنها نیز همین مقدار کم را به سمت بدن و ششها پمپ میکردند و خون کمی به آنها میرسید.
پس از اینکه این پیام به طور کامل سراسر دهلیز را فرا گرفت، در الکتروکاردیوگرام
موج P ثبت میشود.
بلافاصله بعد از آن مدت استراحت عمومی قلب یعنی ۴/ ثانیه به اتمام میرسد.
حوادث قلب در
ابتدای دیاستول [ویرایش]
۱) ورود بیش از
۷۵٪ خون از دهلیزها به بطون در اثر وزن خون
۲) انتشار موج
انقباض دهلیزها در سراسر دهلیزها ---- ایجاد موج P در الکتروکاردیوگرام
وضعیت دریچه ها:
سینیها ----
بسته؛ تا خون وارد شده به بطون از طریق این دریچهها وارد سرخرگها نشود.
لختیها ----
باز؛ تا خون دهلیزها وارد بطون شوند.
مرحله دوم
انقباض دهلیزها به مدت ۰/۱ ثانیه [ویرایش]
در ابتدای اين
مرحله بلافاصله دهلیزها منقبض میشوند و ٪ ۲۵ خون باقی مانده را نیز وارد بطون میکنند.
حالا در هر بطن cc ۱۲۰ خون موجود
است یعنی به طور کلی cc ۲۴۰
در بطون. این انقباض به مدت ۰/۱ ثانیه طول میکشد و از انتهای موج P تا اانتهای موج
R را در
الکتروکاردیوگرام را در بر میگیرد. اما در طی این انقباض در ۰/۱ ثانیه، دو عمل
بسیار مهم نیز همزمان رخ میدهد :
۱) انتشار موج
انقباض بطون: بطون موظف اند
بلافاصله بعد از انقباض دهلیزها و پرشدن کامل خود از خون منقبض شوند و خون را به
سرخرگها وارد کنند. بنابر این پس از گذشت مدت بسیار کمی از این ۰/۱ ثانیه (فاصله
انتهای P تا Q) موج انقباض
بطون که خیلی قدرتمند میباشد، در سراسر بطون منتشر میشود. برای این عمل، گره
دهلیزی بطنی که در پایان استراحت عمومی قلب پیام انقباض را گرفته، این پیام را از
طریق رشته و الیاف گرهی دیواره بین دو بطن و دیواره بطون و همچنین به کمک الیاف
ماهیچهای که برای انتقال پیام تخصصی شده اند، به سراسر بطون و نهایتا به نوک
پایین قلب منتقل میکند. اما سرعت هدایت پیام بافت دهلیزی-بطنی و الیاف گرهی
دیواره بین دو بطن خیلی کم و در عوض سرعت انتشار پیام الیاف گرهی دیواره بطون خیلی
زیاد است. اما چرا؟؟! اگر سرعت این سه قسمت با هم برابر بود، پیام بلافاصله سراسر
دیواره بین دو بطن را فرا میگرفت (چون اول به دیواره میانی میرود و بعد از انجا
به سراسر بطن) و دیواره میانی زودتر از جاهای دیگر بطن منقبض میشد. ولی اکنون، در
حین اینکه پیام در دیواره میانی منتشر میشود، به سرعت توسط الیاف دیواره بطنها
تمام بطنها را فرا میگیرد و عملاً این تفاوت سرعت سبب میشود که پیام انقباض در
یک مدت تمام بطنها را فرا بگیرد. این عمل کمتر از ۰/۱ ثانیه طول میکشد و نهایتا
موج QRS را در
الکتروکاردیوگرام ایجاد میکند.
۲) انتشار موج
استراحت در دهلیزها: همزمان با انقباض دهلیزها، چون بلافاصله بعد از انقباض، دهلیزها باید
استراحت کنند، پس پیام استراحت در آنها شروع به انتشار میکند. این پیام که اندکی
بعد از شروع انقباض آغاز میشود، به مدت کمتر از ۰/۱ ثانیه طول میکشد (فاصله
انتهای P تا Q) و هیچ موجی را
در الکتروکاردیوگرام به وجودنمی آورد! چون قدرت موج انتشار انقباض بطون آنقدر زیاد
است که این پیام کوچک در QRS گم میشود! به هر حال با پایان موج QRS استراحت دهلیزها شروع میشود.
حوادث قلب در
انتهای دیاستول [ویرایش]
۱) انقباض
دهلیزها ---- وقوع از P
تا پایان R (انقباض تغییری
در الکتروکاردیوگرام ایجاد نمیکند چون پیام الکتریکی منتقل نمیشود!)
۲) انتشار پیام
انقباض بطون ---- ایجاد موج QRSدر الکتروکاردیوگرام
۳) انتشار پیام
استراحت دهلیزها ---- زیر موج پیام قوی انتشار انقباض بطون گم میشود!
۴)شنیدن صدای
اول قلب
وضعیت دریچه ها:
سینیها ----
بسته؛ تا خون وارد شده به بطون از طریق این دریچهها وارد سرخرگها نشود. لختیها
---- باز؛ تا خون دهلیزها وارد بطون شوند.
مرحله سوم
انقباض بطون به مدت ۰/۳ ثانیه [ویرایش]
بلافاصله با
انتشار پیام انقباض، بطون شروع به انقباض میکنند و خون را با فشار بالای سیستولی
به سمت سرخرگها پمپ میکنند. این خون با فشار خود از سویی دریچههای یکطرفه لختی
را که فقط به سمت بطون باز میشوند- بسته و باعث شنیده شدن صدای اول قلب میشوند.
و از سوی دیگر با فشار دریچههای سینی را که فقط به سمت سرخرگها باز میشوند-
باز کرده و وارد سرخرگها میشود. تمامی این مراحل در مدت زمان بسیار کوتاه و در
موج S روی میدهند.
همچنین دهلیزها بعد از پایان انتشار پیام استراحتشان تا ۰/۷ ثانیه استراحت میکنند.
در این مدت خون دوباره از بزرگ سیاهرگهای زیرین و زبرین وارد دهلیز راست میشود؛
اما بدلیل بسته بودن لختیها خون نمیتواند وارد بطون شود و اندک اندک وارد
دهلیزها می شود. (این رویه به مدت ۰/۳ ثانیه یعنی پایان انقباض بطنی ادامه میابد)
موارد روی داده
در موج S:
۱) استراحت
دهلیزها و انقباض بطون
۲) بسته شدن
دریچههای لختی در اثر فشار خون ناشی از انقباض بطون
۳) باز شدن
دریچههای سینی در اثر فشار خون ناشی از انقباض بطون
اما بعد از گذشت
اندکی از انقباض بطون ( فاصله S تا T
) چون بطون بلافاصله بعد از انقباض (اتمام این ۰/۳ ثانیه) باید استراحت کنند، پیام
استراحت آنها منتشر میشود و موج T را در الکتروکاردیوگرام ثبت میکند. پس از اتمام این موج بطون نیز
شروع به استراحت میکنند. پس استراحت عمومی قلب آغاز میشود، چون دهلیزها نیز ۰/۳
ثانیه است که استراحت خود را آغاز کرده اند. استراحت بطون باعث قطع فشار اعمال شده
بر روی دریچهها میشود؛ در نتیجه دریچههای سینی بسته میشوند و صدای دوم قلب را
که کوتاه تر و زیرتر است به وجود میآورد. از سویی دریچههای لختی که ۰/۳
ثانیه است تحت تاثیر فشار خون موجود در دهلیزها هستند، از این موقعیت یعنی عدم
فشار سیستولی استفاده کرده و دریچههای لختی را در جهت بطون باز کرده و شروع به پر
کردن بطون میکنند. نکته: حداکثر انقباض بطون، در ابتدای موج T انجام میشود. نکته:
زمان استراحت بطون ۰/۵ ثانیه و زمان استراحت دهلیزها ۰/۷ ثانیه میباشد.
نکته: باز شدن دریچه
صدایی ایجاد نمیکند.
۱) انقباض بطون
به مدت ۰/۳ ثانیه --- فاصله S تا T
۲) استراحت
دهلیزها
۳) شنیدن صدای
دوم قلب
وضعیت دریچه ها:
۱) سینی ها---
ابتدا باز (در هنگام انقباض بطون) و بعد بسته ( پس از اتمام انقباض بطون) ۲) لختی
ها---- ابتدا بسته (در هنگام انقباض بطون) و بعد باز ( پس از اتمام انقباض بطون)
سرخرگهای
کرونری [ویرایش]
نوشتار اصلی: بیماری شریانهای کرونری
سرخرگهای
کرونری از آئورت بیرون میآیند.
آئورت، شریان یا سرخرگ اصلی
بدن میباشد که از بطن چپ، خون را خارج میسازند. شریانهای کرونری از
ابتدای آئورت منشا گرفته و بنابراین اولین شریانهایی هستند که خون حاوی اکسیژن زیاد را دریافت
میدارند. دو شریان کرونری (چپ وراست) نسبتاً کوچک بوده و هر کدام فقط ۳ یا ۴
میلیمتر قطر دارند.
این شریانهای
کرونری از روی سطح قلب عبور کرده و در پشت قلب به یکدیگر متصل میشوند و تقریباً
یک مسیر دایرهای را ایجاد میکنند. وقتی چنین الگویی از رگهای خونی قلب توسط
پزشکان قدیم دیده شد، آنها فکر کردند که این شبیه تاج میباشد به همین دلیل کلمه
لاتین شریانهای کرونری (Coronary
یعنی تاج) را به آنها دادند که امروزه نیز از این کلمه استفاده میشود. از آنجایی
که شریانهای کرونری قلب از اهمیت زیادی برخوردار هستند، پزشکان تمام شاخهها و
تغییراتی که میتواند در افراد مختلف داشته باشد را شناسایی کردهاند. شریانهای
کرونری چپ دارای دو شاخه اصلی میباشد که به آنها اصطلاحا نزولی قدامی و شریان
سیرکومفلکس یا چرخشی میگویند و این شریانها نیز به نوبه خود به شاخههای دیگری
تقسیم میشوند.
این شریانها،
باعث خونرسانی به قسمت بیشتر عضله بطن چپ میشوند. بطن چپ دارای عضلات بیشتری نسبت
به بطن راست میباشد زیرا وظیفه آن، تلمبه کردن خون به تمام قسمتهای بدن است.
شریانهای کرونری راست، معمولاً کوچکتر بوده و قسمت زیرین قلب و بطن راست را
خونرسانی میکند. وظیفه بطن راست تلمبه کردن خون به ریهها میباشد. شریانهای
کرونری دارای ساختمانی مشابه تمام شریانهای بدن هستند اما فقط در یک چیز با آنها
تفاوت دارند که فقط در زمان بین ضربانهای قلب که قلب در حالت استراحت (ریلکس) قرار دارد،
خون دراین شریانها جریان مییابد.
وقتی عضله قلب
منقبض میشود، فشار آن به قدری
زیاد میشود که اجازه عبور خون به عضله قلب را نمیدهد، به همین دلیل قلب دارای
شبکه موثری از رگهای باریک خونی است که تمام نیازهای غذایی و اکسیژن رسانی آن را
به خوبی برآورده میکند. در بیماران سرخرگهای کرونری، سرخرگهای کرونری (سرخرگهای
تاجی) تنگ و باریک میشوند و عضلات قلب از رسیدن خون و اکسیژن به اندازه کافی
محروم میگردند . در حالت استراحت، ممکن است مشکلی برای فرد ایجاد نشود، ولی
هنگامیکه قلب ناچار باشد کار بیشتری انجام دهد و برای نمونه شخص بخواهد چند پله
را بالا برود، سرخرگهای تاجی نمیتوانند بر پایه نیاز اکسیژن این عضلات، به آنها
خون و اکسیژن برسانند و لذا
شخص در هنگام بالا رفتن از پلهها دچار درد سینه (آنژین) میگردد. در
چنین مواقعی اگر فرد کمی استراحت کند، درد از بین میرود. اگر یک سرخرگ تاجی به
دلیل مسدود شدن آن با یک لخته خون، بطور کامل
مسدود شود، قسمتی از عضله قلب که دیگر خون به آن نمیرسد، خواهد مرد (سکته قلبی).
بیماریهای قلبی
[ویرایش]
جستارهای وابسته
[ویرایش]
منبع [ویرایش]
javascript:void(0) javascript:void(0)
بیماری دریچه قلب
نوشته
شده توسط دکتر رضایی
در مورد اين مقاله:
اين مقاله براي افرادي است كه دچار بیماری دریچه قلبی
هستند.
در اين مقاله ميخوانيم:
فهرست
1-نارسايي دريچههاي قلبي چيست؟
2-علائم نارسايي دريچههاي قلبي كدام است؟
3-بيماري نارسايي دريچههاي قلبي چگونه تشخيص داده ميشود؟
4-چه عواملي باعث بروز بيماري نارسايي دريچههاي قلبي ميشود؟
5-چه روشهاي درماني براي نارسايي دريچههاي قلبي وجود
دارد؟
6-عمل جراحي دريچهها
7-چه نوع جايگزيني بايد براي دريچهها انتخاب شود؟
8-خطرات احتمالي عمل دريچهها كدام است؟
9-در مقابل عفونت مقابله كنيد.
10-بيماري نارسايي دريچههاي قلبي و بارداري
11-افتادگي دريچهي ميترال
12-معاينات منظم
بيماري نارسايي دريچههاي قلبي چيست؟
قلب شما ماهيچهاي است
كه خون را به سرتاسر بدن از ريهها گرفته تا قسمتهاي پايين بدن پمپ ميكند. چهار
دريچه در قلب شما وجود دارد كه محافظت از دو راه ورودي و دو راه خروجي را بر عهده
دارند (دهليزهاي راست و چپ) و وظيفهي آنها اين است كه مطمئن شوند خون فقط در جهت
درست حركت ميكند. دريچههايي كه در راه ورودي به بطن ها قرار دارند بايد كنترل
خود را بر اين قرار دهند كه خون فقط وارد شود و دريچههايي كه برروي مسیر خروجي
بطن ها قرار دارند فقط اجازهي خروج به خون خواهند داد.
بيماري و يا آسيبهايي كه به دريچهها ميرسند از دو
طريق برروي گردش خون اثر گذارند.
همانطور كه قلب شما مجبور است سخت تر كار كند، خوني كه در پشت
دريچههاي آسيب ديده وجود دارد نيز تحت فشار بيشتري قرار ميگيرد. به اين حالت
فشار معكوس گفته ميشود. اين مساله با در نظر گرفتن اينكه كدام يك از دريچهها
مشكل پيدا كرده است، باعث ايجاد مايع هم در ريهها و هم در قسمت پاييني بدن ميگردد.
علائم بيماري دريچههاي قلبي كدام است؟
علائم بيماري با توجه
به اينكه كدام يك از دريچهها درگير بيماري شده است متفاوت ميباشد. افرادي كه با
بيماري دريچهي نه چندان حاد درگير هستند علائم كمتري خواهند داشت. هرچند كه
فعاليت مضاعف قلب ميتواند باعث ايجاد خستگي و تنگي نفس و ورم در مچ پا و پاها
شود. شخصي كه مبتلا به بيماري نارسايي دريچههاي قلبي است ممكن است از درد سينه
شكايت كند چراكه خون كافي براي پمپ شدن به عروق كرونري قلب وجود ندارد. اگر گرفتگي
شديد باشد شخص ممكن است دچار سرگيجه و غش شود.
مرحلهي تشخيص در
بيماري قلبي چگونه انجام ميشود؟
غير عادي بودن دريچهها
معمولا با يك آزمايش معمولي همانند زماني كه پزشك با گوشي ضربانسنج به قلب شما
گوش ميدهد قابل تشخيص است. در صورتيكه دريچههاي قلب مشكلي داشته باشند، صداي
اضافهاي كه به اصطلاح "بروئی"
(Murmur) ناميده ميشود به گوش ميرسد. برخي اوقات اين
صدا از قلبهاي سالم هم شنيده ميشود ولي معمولا پزشكان نوع اين صدا را تشخيص ميدهند
و براي شما آزمايشات بعدي را تجويز ميكنند. حتي بعد از اينكه شرايط دريچه تشخيص
داده شد، ممكن است بين 10 تا 20 سال طول بكشد تا عوارض آشكار شود.
اگر نشانهاي از دريچهي معيوب در شما ديده شد و يا اگر
صداي غيرعادياي در قلب شما شنيده شد، پزشك شما ممكن است از شما بخواهد آزمايشات
زير را انجام دهيد.
همچنين تست ديگري وجود
دارد كه به نام كاتتريزاسيون قلبي یا آنژیوگرافی معروف است و براي تشخيص بيماري
نارسايي دريچههاي قلبي معمول نيست اما اين تست براي اينكه متوجه شويم بيماري چقدر
پيشرفت كرده مفيد است. همچنين از اين تست براي تشخيص بيماري عروق كرونر نیز
استفاده ميگردد.
در آنژیوگرافی، لولهي باريكي كه به نام كاتتر شناخته ميشود
را از طريق كشالهي ران به سمت قلب ميفرستند. نوعي رنگ از طريق لوله به قلب
فرستاده ميشود و از زواياي مختلف از آن عكس گرفته ميشود. اين تست معمولا سرپايي
انجام ميشود. به اين معني كه شما مجبور نيستيد در بيمارستان بستری شويد.
بريدگي كوچكي برروي كشالهي ران جهت عبور دادن كاتتر
ايجاد ميشود كه معمولا نبايد عارضهي دردناكي باشد.
كاتتر كردن قلب اطلاعاتي حياتي درخصوص فشار خون در قلب و
همچنين عملياتي كه دريچهها و دهليزها انجام ميدهند ارائه ميكند.
براي اطلاعات بيشتر در خصوص اين تست و آزمايشات ديگر به
مقالهي ما به عنوان آزمايشات و شرايط قلب مراجعه فرماييد.
چه عواملي باعث ايجاد بيماري دريچههاي قلبي ميشود؟
دلايل اصلي بيماري
دريچههاي قلبي عبارتند از:
بيماريهاي
قلبي مادرزادي
برخي از افراد با
ناهنجاري در يك يا چند دريچه متولد ميشوند. خوشبختانه خيلي از اين افراد از
هيچگونه عوارضي رنج نميبرند. هرچند در برخي از افراد شرايط با گذشت زمان بدتر ميشود
و باعث تنگي يا گشادي يا هر دو عارضه ميگردد. قلبي كه داراي دريچههاي غيرعادي
است در معرض خطر بالاتري نسبت به ابتلا به عفونت قرار دارد. اين عارضه ميتواند تا
ديوارهي قلب نيز گسترش يابد و به نام اندوكارديت شناخته ميشود.
عوارض تب روماتيسمي
امروزه يكي از شايعترين
دلايل بروز بيماري شديد دريچههاي قلبي ابتلاي طولاني مدت به بيماري تب روماتيسمي
است كه بين 20 تا 30 سال پيش اتفاق افتاده باشد.
تب روماتيسمي بيماري شايعي نيست بنابراين افرادي كه به
بيماري دريچههاي قلبي مبتلا ميشوند معمولا در سنين ميانسالي يا پيري به سر ميبرند.
هرچند ممكن است افرادي كه در سنين كودكي به تب روماتيسمي مبتلا شدهاند در سنين
بالاتر علائم بيماري دريچههاي قلبي را بروز دهند. تب روماتيسمي به طور معمول دريچههاي ميترال و آئورتي را تحت تاثير قرار
داده و باعث ايجاد تنگي يا گشادي آن ميگردد.
پيري قلب
در ميان افراد مسن دليل
عمدهي بيماري دريچهي قلبي ميتواند ضخيم شدن دريچه و در نتيجه كاهش انعطافپذيري
آن باشد كه گردش خون را محدود ميسازد. در مورد اينكه چه درماني براي اين مورد
باید انجام شود احتياج به بررسي دارد، هرچند كه در بسياري از موارد احتياجي به
درمان نيست.
كارديومايوپاتي
بيماري مربوط به عضلات
قلب است كه باعث ميشود عضلات متصل به دريچهها ضخيم شده و جلوی عبور خون را بگيرد.
بيماريهاي ايسكميك قلب:
اين بيماري زماني اتفاق
ميافتد كه قلب خون كافي دريافت نكند. اين باعث ميشود كه قلب نتواند خون كافي پمپ
كند و اين مساله سبب اختلال در كار قلب و دريچهها ميگردد.
درمان بيماريهاي دريچهي
قلب
بسياري از افراد مبتلا
به بيماري قلبي ممكن است نياز به درمان كمي داشته باشند ولي ممكن است از مزاياي
چك_آپ هاي منظم مانند انجام اكوكارديوگرام سود بسياري ببرند.
داروها:
برخي افراد ممكن است
جهت تسكين عوارض بيماري مجبور به استفاده از دارو شوند. اين داروها ممكن است شامل داروهاي
مدر، مهاركنندههاي ACE و ديگوكسين
شوند.
داروهاي مدر: بدن را تحريك ميكنند تا ادرار توليد كند كه باعث خروج مايع
جمع شده در ريهها و قسمت پاييني بدن ميشود.
مهاركنندههاي ACE : ميزان كاري را كه قلب بايد انجام دهد را كم ميكنند و جريان خون را در
عضلات قلب بهبود ميبخشند.
ديگوكسين: ريتم قلب را
تثبيت ميكند و به عمل پمپاژ قلب كمك مينمايد.
عمل جراحي دريچههاي قلب
درصورتي كه انسداد و يا
نشت دريچههاي قلب شدت پيدا كرد، داروها به تنهايي نميتوانند در درست كاركردن قلب
مفيد باشند. زماني كه اين اتفاق بيافتد، ممكن است به شما توصيه شود قبل از اينكه
قلب شما آسيب جديتري ببيند عمل جراحي انجام دهيد. در اين مرحله ممكن است حتي
علائم خاصي هم نداشته باشيد.
روش
درماني استفاده از بالون يا تعويض دريچههاي ميترال
ممكن است به افرادي با
بيماري تنگي دريچهي ميترال توصيه شود كه از روش بالون درماني استفاده كنند كه به
ميترال والوپلاستي معروف است. بالون درماني براي دريچههاي ديگر هم قابل استفاده
است ولي خيلي رايج نيست.
بالون درماني شامل عبور دادن يك لولهي بسيار باريك و
توخالي از يكي از شاهرگهاي كشالهي ران ميباشد. كاتتر (لولهي باريك) به سمت قلب
عبور داده ميشود تا به دريچهي تنگ شده برسد. بالون سوسيس مانندي كه در انتهاي
كاتتر وجود دارد به آرامي باد ميشود و دريچهي تنگ شده را باز ميكند. اصليترين
مزيت انجام اين روش اين است كه نيازي به عمل جراحي نيست. هرچند ممكن است دريچهي
ميترال دوباره تنگ يا گشاد شود و احتياج به درمان بعدي داشته باشد.
عمل جراحي دريچهي قلب:
اگر دريچههاي قلب شما
به شدت آسيب ديده باشد به شما توصيه ميشود كه عمل جراحي انجام دهيد. اين كار باعث
از بين رفتن كلي و يا بهبود علائم بيماري ميشود و به شما اجازه خواهد داد كه يك
زندگي تقريبا عادي داشته باشيد.
روش اول جايگزيني و روش دوم ترميم اختلال دريچه است.
جايگزيني و يا تعويض
دريچهي قلب درماني است كه دريچهي آسيب ديده با يك دريچهي سالم تعويض ميشود.
در اين روش بيشتر از دريچههاي مصنوعي (دريچههاي مكانيكي) يا دريچههايي كه از
اندام حيوانات استخراج ميشود و به دريچههاي بافتي معروف است استفاده ميگردد. در
برخي از موارد از دريچههايي كه از قلب انسان بدست آمده استفاده ميگردد كه به
هوموگرافت معروف است. در تعداد معدودي از افراد دريچهي آسيب ديده با دريچهي ريوي
جايگزين شده و عمل پيوند هوموگرافت به جاي دريچهي ريوي انجام ميشود.
عمل ترميم معمولا براي دريچهي ميترالي انجام ميشود كه
گشاد شده است ولي خيلي آسيب نديده باشد. بقيهي دريچهها هم ميتوانند اصلاح شوند
ولي معمولا جايگزيني روش بهتري است.
به طور كلي براي ساييدگي و پارگي كه با افزايش سن اتفاق
ميافتد، ترميم انجام ميشود ولي در برخي موارد جوابگو نيست. اگر در دريچهي آئورت
دچار اختلال شدهايد، معمولا اين دريچه تعويض ميشود چراكه فشار بسيار زيادي
برروي آن قرار دارد.
در اغلب جراحيهاي مربوط به دريچهي قلب، جراح براي
رسيدن به قلب جلوی سينه را شكافته و استخوان قفسهي سينه را از طول باز ميكند.
قلب را از كار مياندازند و گردش خون را به دستگاه پمپ قلب و ریه ميسپارند. در
اين هنگام جراح يكي از دهليزهاي قلب را براي رسيدن به دريچهي آسيب ديده باز ميكند.
در موارد خيلي اندك، از روش جديدي كه كمترين تهاجم به
بدن را در پي دارد استفاده ميشود. در اين نوع عمل كمترين شكاف برروي سينه انجام
ميشود كه ناراحتيهاي بعد از عمل را كاهش ميدهد. در برخي موارد از ذرهبينهايي
كه مخصوص اين كار طراحي شدهاند استفاده ميگردد تا شكاف به حداقل برسد. در اين
روش استخوان سينه دست نميخورد. هرچند اين روش خيلي به ندرت پيشنهاد ميگردد اما
روش جديد مشكلاتي از قبيل خونريزي، درد و مشكلات تنفسي را در پي نخواهد داشت و
بيمار دوران نقاهت بعد از عمل را سريعتر طي كرده و به زندگي عادي باز ميگردد.
البته با توجه به اينكه دسترسي به قلب سختتر ميشود، جراحي هم مشكلتر خواهد بود.
تحقيقات مداوم روشها را بهبود ميبخشند. اگر يكي از اين
روشها به شما پيشنهاد شد ميتوانيد مزايا و معايب آن را با پزشكتان بررسي نماييد.
كدام روش جايگزيني براي
دريچهها بكار ميرود؟
دونوع اصلي دريچههاي
جايگزين وجود دارد. دريچههاي مكانيكي و دريچههاي بافتي
دريچههاي مكانيكي: ( دريچههاي مدل توپ و قفس) (دريچههايي
با ديسك چرخان) (دريچه هاي باي ليفت)
دريچههاي مكانيكي، مصنوعي و ساختهي دست بشر هستند و
گاهي اوقات از آنها با نام دريچههاي فلزي يا دريچههاي پلاستيكي هم ياد ميشود.
اما در حقيقت آنها از فيبرهاي كربن ساخته ميشوند. انواع مختلفي از آنها وجود دارد
و تمام آنها از آزمايشات سختي عبور ميكنند تا تحمل فرآيندها و پوشش آنها امتحان
شود. اين آزمايشات براي دريچهاي كه بايد نزديك به 40 ميليون بار در طور يك سال
باز و بسته شود لازم است.
دريچههاي مكانيكي از عناصر سختي ساخته شدهاند،
بنابراين اكثر آنها صداي "تلق" ايجاد ميكنند. اغلب افراد به اين صدا
عادت ميكنند. در برخي موارد با اينكه خود شخص صداي ايجاد شده توسط دريچهي مصنوعي
را ميشنود اما افراد ديگر اين صدا را نميشنوند.
در برخي موارد اطرافيان شخص عنوان ميكنند كه خصوصا شبها
اين صدا قابل تشخيص است. برخي ديگر از افراد كه خواب سبك دارند عنوان ميكنند كه
اين صدا مزاحم خواب آنها ميگردد.
به دليل اينكه اين دريچهها از مواد مصنوعي ساخته شدهاند
و در مسير جريان خون قرار دارند خطر ايجاد لختهي خون در سطح دريچهها افزايش پيدا
ميكند. به منظور جلوگيري از اين اتفاق بايد تا پايان عمر از داروي ضد انعقاد خون
استفاده گردد.
دريچهي بافتي
برخي از دريچههاي
بافتي از بافت حيوانات ( زنوگرافت) بدست ميآيد، خصوصا از بافت خوك(دريچهي خوكي)
و يا از گاو ( دريچهي گاوي) برخي از آنها از دريچههاي قلب انسان تامين ميشوند (
هوموگرافت)
به دليل اينكه اين دريچهها از بافتهاي طبيعي درست شدهاند
نيازي به دريافت داروي ضد انعقاد خون نميباشد. با اين حال توصيه ميشود تا چند
هفته بعد از عمل از اين داروها استفاده شود.
بعد از اين توصيه ميشود از آسپرين براي كاهش خطر ايجاد
لختهي خون استفاده گردد. دريچههاي بافتي معمولا توسط بدن پس زده نميشوند.
مزايا و معايب دريچههاي مكانيكي و بافتي
تفاوت بسيار اندكي ميان
طول عمر افرادي كه از دريچههاي مكانيكي و بافتي استفاده ميكنند وجود دارد. يكي
از مزاياي بكارگيري دريچههاي بافتي عدم توليد صدا و همينطور عدم نياز به استفاده
از داروهاي ضد انعقاد خون در آنهاست.
يكي از معايب آنها براي افراد جوان كه فعاليت بيشتري
دارند اين است كه فشار زياد برروي دريچه خيلي زود باعث آسيب ديدن و پارگي دريچه
خواهد شد. ممكن است عمل تعويض بعدي مورد نياز باشد.
در افراد مسنتر به دليل عدم وجود فعاليت شديد هر دو نوع
دريچه معمولا تا آخر عمر دوام ميآورند. به همين دليل دريچههاي بافتي معمولا براي
افراد مسن مورد استفاده قرار ميگيرند.
دريچهها دچار فرسايش ميشوند با اين حال از هر 10 مورد
دريچهي بافتي 8 مورد آنها بين 12 تا 15 سال كار خواهند كرد.
درصورتي كه تعويض دريچه به شما توصيه شده است، اين مورد
را با جراح خود بررسي كنيد كه با توجه به شرايط شما بهترين حالت براي شما در نظر
گرفته شود.
خطرات احتمالي جراحي دريچهها چيست؟
به طور تقريبي عمل
جراحي 95 نفر از هر 100 نفر كه عمل جراحي دريچه انجام ميدهند با موفقيت همراه
است. اما جراحي دريچههاي قلب هم همانند باقي جراحيها بدون خطر نيست.
اگر قرار است كه جراحي دريچه داشته باشيد جراح شما خطرات
آن را برايتان تشريح خواهد كرد. اين خطرات وابستگي مستقيمي به سن، شرايط كنوني
سلامتي و ميزان بيماري دريچههاي شما دارد. اينكه كدام دريچه آسيب ديده و آيا همزمان عمل باي پس عروق كرونر هم انجام
ميدهيد يا خير نيز عوامل تاثيرگذار ديگري هستند.
عمل جراحي برروي دريچهي ميترال خطر بيشتري نسبت به عمل
برروي دريچهي آئورت دارد و عمل جراحي درصورتي كه از نوع تعويض باشد، خطر به مراتب
بيشتري نسبت به عمل ترميم خواهد داشت. با توجه به عوامل تاثير گذار زيادي كه وجود
دارد، مشاوره با جراح قلب بسيار با اهميت خواهد بود. زماني كه دوران نقاهت پس از
عمل پايان يافت، خطر چنداني وجود نخواهد داشت.
وجود يك دريچهي خارجي در مسير گردش خون گاهي ميتواند
مشكلساز باشد. هر دو نوع مكانيكي و بافتي دريچهها ميتواند عفونت كند. براي كاهش
احتمال عفونت، همهي بيماران بايد هنگام جراحيهاي عمومي و معالجات دندانپزشكي از
آنتيبيوتيك استفاده كنند. همچنين در بيماراني كه مشكل انعقاد خون دارند ممكن است
لختهي خون ايجاد شود. اين اتفاق بيشتر براي دريچههاي مكانيكي ميافتد.
هر دونوع دريچه ميتواند دچار فرسايش شود و يا تخريب
گردد. هرچند اين مورد در خصوص افراد جواني كه از دريچههاي بافتي استفاده كردهاند
بيشتر اتفاق ميافتد.
در مقابل عفونت مقابله كنيد:
عفونت هر نوع دريچهي
غيرعادي را تهديد ميكند. دليل اين مساله آن است كه هر نوع باكتري كه در جريان خون
قرار دارد ممكن است در سطح ناصاف دريچهي غيرعادي قرار بگيرد و همانجا بماند.
باكتري رشد خواهد كرد و ديوارهي قلب را مورد تهاجم قرار خواهد داد. اين حالت به
نام عفونت قلبي شناخته ميشود (اندوكارديت). اين مشكل ميتواند حتي زماني كه ناهنجاري دريچهها
خيلي سطحي باشد هم اتفاق بيافتد.
عفونت قلبي ميتواند بسيار خطرناك و حتي مرگآور باشد.
اگر خيلي سريع براي درمان آن اقدام نگردد ميتواند برروي كارايي دريچهها و خود
قلب تاثير بگذارد. درمان ميتواند شامل تزريق آنتيبيوتيكهاي داخل وريدي (آنتيبيوتيكهايي
كه مستقيما داخل رگ تزريق ميشوند) بشود كه ممكن است خيلي طول بكشد. (به اين معني
ميباشد كه باید مدت زمان طولاني در بيمارستان بستري بود).
در برخي مواقع لازم است كه عمل جراحي برروي دريچهي
عفونتكرده انجام شود. مهمترين منبع باكتري دهان است. باكتريها ميتوانند از طريق
لثهي آلوده و يا حتي اعمال جراحي دهان وارد جريان خون شوند. خوشبختانه روشهايي
وجود دارد كه ميتوان از بروز اين مسائل جلوگيري كرد. مهمترين اين روشها اين است
كه دندانها و لثهها را تا حد امكان تميز و سالم نگه داشته و به طور منظم جهت
معاينه به دندانپزشك مراجعه نماييد. اگر نياز به درمان پيدا كرديد مطمئن شويد كه
قبل از شروع كار از آنتيبيوتيك استفاده كرده باشيد.
خانمهايي كه از روش كاشت IUCD براي جلوگيري از بارداري استفاده كردهاند نيز ابتدا بايد از
آنتي بيوتيك استفاده كنند.
قبل از هرگونه عملي از آنتيبيوتيك استفاده كنيد.
براي اطلاعات بيشتر با پزشكتان صحبت نماييد.
نارسايي دريچههاي قلبي و حاملگي
اغلب خانمهايي كه
نارسايي كم تا معمولي دارند در دوران بارداري با مشكلي مواجه نخواهند شد. هرچند كه
مراقبتهاي دارويي در اين دوران روش معقولانهاي خواهد بود.
هرچه ميزان نارسايي دريچههاي قلبي بيشتر باشد، خطري كه
مادر و كودك را در دوران بارداري تهديد ميكند بالاتر خواهد رفت.
اگر از نارسايي شديد دريچهها رنج ميبريد و تمايل به
داشتن فرزند داريد ممكن است متخصص قلب شما جراحي قلب را قبل از بارداري به شما
توصيه كند.
در شرايط خيلي خاص نارسايي شديد تا حدودي در دوران
بارداري بهبود پيدا ميكند. درصورتي كه اين اتفاق بيافتد، ادامهي حاملگي تحت
نظارت دقيق پزشكان امكانپذير است.
اگر لازم باشد ميتوان همزمان با حاملگي عمل جراحي دريچهها
را انجام داد.
افتادگي دريچههاي ميترال
از هر 100 نفر ممكن است
در 5 نفر دريچهي ميترال از شكل اصلياش خارج شود و منجر به ناهنجاري گردد. اما
خيلي به ندرت باعث ايجاد خطر خيلي جدي ميشود، هرچند اين عارضه ميتواند منجر به
عفونت گردد. بنابراين اگر از اين شرايط رنج ميبريد قبل از هرگونه مراجعه به دندانپزشك
و يا اعمال جراحي حتما از آنتيبيوتيك استفاده كنيد.
صداي ضربان غيرعادي به طور حتم به اين معني نيست كه به
بيماري دريچههاي قلبي مبتلا شدهايد، اما اگر صداي ضربان به نظر پزشك شما غيرعادي
آمد بايد حتما آزمايشات تكميلي را انجام دهيد.
معاينات مرتب
اكثر افرادي كه از
بيماري دريچهي قلب رنج ميبرند توسط متخصص قلب به صورت مرتب و زمانبندي شده
معاينه ميشوند. حتي اگر احساس سلامتي داريد این معاینات بسيار مهم است. هدف اين
معاينات اين است كه به موقع از دارو استفاده كنيد و يا تحت عمل جراحي قرار بگيريد.
اين معاينات معمولا شامل نوار قلب
(ECG)، عكس راديولوژي (عكس اشعه ايكس از قفسهي
سينه) و تست اكو ميباشد. در بسياري از موارد درمان خاصي براي ساليان آينده لازم
نيست. با معاينه و مراقبت دقيق و منظم مطمئن خواهيد بود كه درمان مورد نياز را
دريافت كردهايد.
نوشته شده در شنبه یکم
بهمن 1390ساعت 11:30
بعد از ظهر توسط اصغر قربانی| آرشيو
نظرات |
279553 بازدید
69 بازدید امروز
77 بازدید دیروز
682 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian